کفت و کول. دوش. (یادداشت مؤلف). رجوع به کول و رجوع به کت شود. - به کت و کول هم جستن یا به کت و کول هم پریدن، از سر و کول هم بالا رفتن. - به کت و کول هم زدن، به شوخی و مزاح بسر و روی یکدیگر زدن
کفت و کول. دوش. (یادداشت مؤلف). رجوع به کول و رجوع به کت شود. - به کت و کول هم جستن یا به کت و کول هم پریدن، از سر و کول هم بالا رفتن. - به کت و کول هم زدن، به شوخی و مزاح بسر و روی یکدیگر زدن
کس کار. خویشان و بستگان و ملازمان و کسانی که در زندگی شخص وارداندو به نحوی به شخص و زندگیش علاقه دارند. (فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده). رجوع به کس و ترکیبات آن شود
کس کار. خویشان و بستگان و ملازمان و کسانی که در زندگی شخص وارداندو به نحوی به شخص و زندگیش علاقه دارند. (فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده). رجوع به کس و ترکیبات آن شود